مدونة الشاعرجاسم ثعلبی (الحسّانی) فی اللغه العربیه و الفارسیه

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

دف بزن سینه بلرزان ای حسود

باخته دلم در این آشـــوب درد

یاورم رفته سفر ترکم نمـــــود

مثل سایه شده دریاها نگـــرد

***

قهر کرده بی دلیل و هدفــــی

مثل یک آهو زده پا به فـــــرار

توی صحرای وجودش گم شده

ترک کرده ناگهان اهل و دیـار

***

سعی کردم بسازم کلبه خــــراب

ولی اصرارش مصمــــــم راهِ دور

هر چه آغوشش گرفتم دل نبست

دلم را داغون کرد با حــرفِ زور

***

می دونم که سازشم بی فایــــده

سوخت قلبش از تبِ این روزگار

تو غروبِ غصه هام جامه درید

غرق شد بوی گلش در لاله زار

***

دم دل صدها مترسک توی بـــاغ

باز کرده دست آویزانِ چـــــوب

با اشاره می کشه قلــــب و روان

دلم دست پاچه شده تنگِ غروب

***

سختشِ آرام شود با هر نفــس

یک خدا و یک فرشته کافیـــــه

تویی دنیایِ عجیب پیکـــــــرم

دوست ندارد شعری را بی قافیه

***

انباشته خاطره در صنــــــــدوق دل

رفت جایی که وصالش از محـــــال

پشت سر پلهای عشقش را شکست

ای دلم با دوریش عمری بنـــــال

***

بر نمی گرده از اشکش می دونـــم

بی نهایت پیشِ من خون گریه کرد

روح و جان یخ بسته از قهرِ دلـش

آسمونِ غمش تاریکه و ســـــرد

***

تو برو بی من دلت خوش بگـــذره

زنده ام تو کوچه های انتظـــــــار

حسِ زیبایی دلم آرام نمــــــــــود

خواب دیدارت تو مستی ها بکـــار

***

جاسم ثعلبی (حسّانی)03/07/1391

 



:: برچسب‌ها: دف بزن ,
:: بازدید از این مطلب : 1550
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جاسم ثعلبی (حسانی )
ت : یک شنبه 2 مهر 1391
.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 89 صفحه بعد

صفحات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی